جمعه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۸

آن‌که تلخی زیتون است


این شعر چند روزیست دوباره جلوی چشمانم است. گفتم برایش طرحی بکشم؛ تکراری از آب درآمد. در پوشه‌هایم دنبال تصویری هم‌حس گشتم؛ چیز قابلی پیدا نکردم. هنگام جست‌وجو لابه‌لای نقاشی‌ها و طرح‌های هنرمندها هم آن‌قدر به بیراهه کشیده شدم که اصل قضیه را فراموش کردم.

دوشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۹۸


چون زندگی من مدت‌هاست شعری ندارد.

such a waste